Pages

Saturday 3 August 2013

مشروب و سکس

یادمه در ایران که بودم هر موقع حرفی از خارج رفتن میشد همه میگفتن بابا ما چیز زیادی نمیخوایم میخوام راحت شب مشروبمون رو بخوریم. سکس هم راحت داشته باشیم.

کارم تموم شده بود و داشتیم صندوقها رو میشمردیم که پول ها رو تحویل بدیم. یه پسر ایرانی همکارمه. مدیرمون اومد تو یه سرکی بکشه. مسئولمون که یه دختره ازش پرسید که چیزی نمیخوای؟ گفتش که بعد از اِس چی میاد. این پسر ایرونیه داد زد سکس. من و میگی داشتم فکر میکردم ما ایرانیا کجاییم واقعن. هر کی شروع کرد برا خودش داد زدن و یه اراجیفی گفت که با اِس شروع شه. این پسر من و نگاه میکرد میگفت خب همون سکس دیگه. هی داد میزد سکس. یارو مدیر قاطی کرد یهو گفتش بابا تی بعد از اس میاد. بیچاره چایی میخواست. آب جوش نداشتیم که بهش چایی بدیم.


یه دختری از دوستام یه دفعه میگفتش که اینهایی که سفید پوست نیستن به ما دخترای سفید مثل لاشیا نگاه میکنن و برا دخترای غیر سفید احترام بیشتری قائلن. میگفتش انگار چون ماها لباس لختی زیاد میپوشیم اینا فکر میکنن ما لاشی ایم. تو مملکتاشون همش از فساد غرب حرف میزنن برا همینم تا ما رو میبینن یاد تخت خواب میفتن.

No comments:

Post a Comment