Pages

Thursday 6 June 2013

انتخابات

روزنامه "ايران" : 
وضعيت كتابخواني در كشور ما آنگونه كه آمار رسمي وزارت ارشاد گوياي آن است يعني حدود ‪ ۴‬دقيقه در شبانه روز چندان رضايتبخش به نظر نمي‌رسد. به ويژه اين كه اين آمار سبب شده ايران علي‌رغم برخورداري از سابقه طولاني فرهنگي و تمدني در رده كشورهايي چون افغانستان و بنگلادش قرار گيرد. سايت روزنامه "هدف و اقتصاد" نيز در تاريخ ‪ ۹‬آذر سال جاري طي مقاله‌اي نوشت: طبق آخرين آمارها سرانه مطالعه در ايران ‪ ۸‬دقيقه در روز است كه اگر آمار مربوط به محصلين و دانشجويان را از آن كم كنيم چيزي در حدود ‪۲‬ دقيقه در روز باقي مي‌ماند.

تحریم کردن انتخابات به نظر من به جایی نمیرسد. با یک حساب سر انگشتی به نظرم حدود ۱۰ میلیون نفر (شاید هم دست بالا گرفته باشم) از مردم ایران تحصیل کرده هستند که جمعیت مهم کشور محسوب میشوند. منظورم از تحصیل کرده این است که مطالعه میکنند. با جمعیت واجد الشرایط ۶۰ میلیون نفر این جمعیت میشود حدود ۱۷ درصد کل رای دهنده ها. پس اگر ۹ میلیون این جمعیت غضب کنند و رای ندهند باز آمار رای دادن در ایران با توجه به انتخابات قبلی( متوسط ۶۴ درصد) میشود حدود ۵۰ درصد که به نظر من مطمئنن این اتفاق نمی افتد. با این حساب به نظر میرسد که رای ندادن باعث نمیشود تغییر خاصی در انتخابات روی دهد به خصوص که نظام میتواند تعدادی رای را به صندوقها بریزد.

جمعیتی که من در موردش صحبت میکنم جمعیتی است که با جمهوری اسلامی مشکل دارد چه از نظر اساس چه از نظر اینکه با ممکن است با کلیت مشکل نداشته باشد ولی با فساد و دیکتاتوری ای که ریز ریز بر کشور چمبره زده مشکل دارد. این جمعیت به نظر من لازم است که نظر خود را به نظام نشان دهد.

از کلیتی که میبینم مشخص است که شخص بالای محور سیستم از یک سری کاندیداها به طور مشخص حمایت میکند. و چون حرف او حجت است با انتخاب شخصی که مد نظر او نیست مردم مخالفت خود را با او نشان میدهند.

این را در نظر بگیریم که شما در یک سیستم اگر نقص جدی در یک بخش میبینید به احتمال خیلی زیاد در بخش های دیگر هم نقص زیاد است. مخصوصن وقتی که میبینید در یک کشوری مشکل مدیریتی موج میزند با حساب  احتمالات همه بخشها میلنگند. با توجه به تجربه من در ایران وضعیت آمار گیری خیلی خراب است. حتی جمعیت کشور هم به صورت دقیق مشخص نیست. یا به صورت کلی وضعیت پایگاه داده خیلی خراب است. از آنجا که داشتن اطلاعات کافی نیست مهم در دسترس بودن و خواندن اطلاعات و پیدا کردن روابط است.

 به عنوان مثال عرض میکنم در شلوغی های بعد از انتخابات قبلی یکی نفری  را وزارت اطلاعات  برای پاسخگویی به یک سری سوالات خواست. دوست من برای پاسخگویی رفت. این را بگویم که او را از طریق شنود روی تلفن خواستند. او اسم مستعار دارد و همه او را به اسم مستعارش میشناسند. برای پاسخگویی مراجعه کرد. جلوی درب ورودی اسم اصلی اش را گفت و سرباز مسئول اسامی را چک کرد و جواب داد که اسمش در لیست نبود. از او اصرار و از سرباز انکار. خلاصه اسم سرباز را گرفت و به سمت خانه راهی شد. در بین راه بهش زنگ زدن و گفتن که چرا نیامدی و او توضیح داد. بعد مشخص شد که اسمش در لیست به اسم مستعارش بوده. با این داستان میخوام بگم که وزارت اطلاعات ایران که همه مردم ایران فکر میکنند چقدر قوی است حتی نتوانسته بود که اطلاعات این شخص را با شناسنامه اش تطبیق دهد. مقصودم از این حرف این است که اگر رای ندهیم کسی آمار در نمی آورد که چه قشری رای نداده اند. ولی اگر رای بدهید خوانده میشود و شمرده میشود. ممکن است اعلام نشود ولی خوانده میشود. پس رییس های کشور از آن مطلع میشوند. در ایران تریبونی برای بیان مخالفت نیست. به نظر من این بهترین راه برای اعلام این است که حداقل بگویید که مخالف هستید. ترجیح هم بر این است که تا آنجا که میتوانید بر یک نفر گرد بیاید. حتی اگر هم موافق طرف نیستید.

2 comments:

  1. پوینت درستی که خوانده می‌شود ولی اعلام نمی‌شود

    ReplyDelete
  2. نکته ای که یادم رفت بهش اشاره کنم این بود که همبستگی در رایی که مخالف است سمبه را پر زور تر و مخالفان را هماهنگ تر نشان میدهد.

    ReplyDelete