زندگی با بابام یعنی تمرین برای به خاطر سپردن تک جمله. مغزم پُر از تک جمله است. امروز با مامانم حرف میزدم. گفت زندگیش خیلی خوبه و بوده. گفت همیشه در کنار بابام بهم خوش گذشته. اینقدر درک کردمش که نتونستم جلوی گریه ام رو بگیرم پاشدم رفتم اونور عر زدم تا همین الان. این کامپیوتر لعنتی هم که کاغذ نیست اشکام روش معلوم شه.
No comments:
Post a Comment